· «در میانشان درنگ کردم، زیر آسمان بیآزار، و به پروانگان چشم دوختم، که لابلای برگ و پونههای بیشه پرپر میزدند، و به سنبل کوهی چشم دوختم، و به باد ملایم گوش دادم که لای علفها نفس میکشید، و در عجب ماندم که آیا هرگز کسی میتواند برای خفتگان خاک آرام به خواب ناآرام بیندیشد؟»
امیلی برونته، بلندی های بادگیر
· ابریشم در نثر
هوشنگ نهصد و هفتادسال پادشاهی راند و دیوان را قهر کرد و آهنگری و درودگری، بافندگی پیشه آورد و انگبین از زنبورو ابریشم از پیله بیرون آورد و جهان به خرمی بگذاشت و بهنام نیک از جهان بیرون شد.»
o عمر خیام، نوروز نامه