آزمایش هایی برای علاقه مندان:

درست است که در کتاب ها و اینترنت و حتی این وبلاگ مطالب زیادی در رابطه با مراحل زندگی پروانه نوشته شده است اما مشاهده از نزدیک می تواند نقش بسزایی در فراگیری و به یاد ماندن مطالب داشته باشد.پس همین حالا دست به کار شوید تا آزمایش ها را انجام دهید.

قبل از بیان آزمایش ها

به این نکات توجه داشته باشید:

جانوران کوچک به آسانی مجروح می شوند.هرگز آن ها را با دست یا با گیره بلند نکنید.برای این کار ،از قلم موی نقاشی ،یا یک قلم مو و قاشق کوچکی اتفاده کنید و هر چه زودتر رهایشان کنید و اجازه بدهید ب همان مکانی بروند که آن ها را پیدا کرده اید.

1.پروانه های باغچه را مشاهده و بررسی کنید.آیا آن ها به سوی گلهای مخصوصی پرواز می کنند؟آیا گلهایی را که رنگ مخصوصی دارند ترجیح می دهند؟به مدت سی دقیقه یک گل را زیر نظر بگییرید،در این مدت چند پروانه روی آن می نشیند؟آیا حشرات دیگری هم به این گل سر می زنند؟با دقت نگاه کنید که آن پروانه چگونه شهد و گرده ی گل را جمع آوری می کند.

2.چند پروانه یا شب پره پرورش دهید.بهتر است از مرحله کرمینه ای شروع کنید.اگر با دقت بیشتر برگ ها را جست و جو کنید ممکن است چند تا از تخم های آن هارا پیدا کنید.این مهم است که بدانید کرمینه ها(یا تخم های حشره)تنها از برگی که آن ها را روی آن یافته اید تغذیه می کنند.

نخست می توانید کرمینه ها یا تخم ها را در شیشه های کوچکی نگه داری کنید.کرمینه های بزرگتر را می توانید در شیشه های بزرگ قرار دهید.اگر دوتا شیشه داشته باشید وقتی می خواهید شیشه را تمیز کنید می توانید کرمینه ها را در شیشه دیگر بگذارید.تخم ها یا کرمینه ها را با دقت بسیار جابه جا کنید و در هر شیشه بیش از سه چهار کرمینه نگذارید.

اگر مطمئن نیستید از اینکه کرمینه هایی که در اختیار دارید مربوط به پروانه هستند یا شب پره،کمی خاک در ته شیشه بریزید،کرمینه شب پره در خاک تبدیل به شفیره می شود.

گیاهی را که برای خوراک کرمینه به کار می برید در ظرف کوچک حاوی خاک مرطوب،یا شیشه ی کوچک آب که در آن را با پنبه بسته اید بگذارید.منتظر نشوید تا گیاه پژمرده شود تا شما گیاه تازه ی دیگری در شیشه ی کرمینه بگذارید.

یکی از کرمینه ها را هر روز اندازه گیری کنید و ببینید با چه سرعتی رشد می کند.چند وقت به چند وقت پوست می اندازد>چگونه از پوست قبلی اش بیرون می آید؟پیش از آن که به شکل شفیره در آید،چندبار پوست اندازی می کند؟اگر می توانید،تعیینت کنید آن کرمینه روزی چه قدر غذا می خورد.پروانه یا شب پره هایی را که از شفیره ها بیرون می آیند،در همان جایی که آن ها را پیداکرده بودید رهاکنید.

پروانه در ضرب المثل ها

نوشته شده در پنجشنبه یکم تیر 1391 ساعت 17:31 شماره پست: 36

· پروانه در ضرب المثل ها

· «یک شمع شبی هزار پروانه کشد.»

شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند
معني ضرب المثل :
کسي که وارد جمعي به خصوص جمع دوستان ميشود ميگويد

خوشبختی پروانه است، اگر او را دنبال کنی از تو می گریزد ولی اگر آرام بنشینید روی سر شما خواهد نشست

سعادت مثل پروانه ایست که روی برگهای گل به خواب رفته باشد . به مجرد اینکه نزدیکش بروی بالهای خود را باز کرده و در فضا پرواز می کند . آندره تواید

مثل پروانه دور کسی گشتن

پروانه خورد وپريد، شب كور نخورد و گرفتار شد

سوزد آن شمع که پروانه بود همدم او ما که پروانه نداریم چرا سوخته ایم.

پروانه غالباً فراموش مي كند كه روزي كرم بوده است. «ضرب المثل سوئدي»

ضرب المثل فارسی در مورد ابریشم

· «سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده.»

· ضرب المثل چینی:باصبر و بردباری برگ توت تبدیل به پیراهن ابریشمی می شود.

· «در میانشان درنگ کردم، زیر آسمان بی‌آزار، و به پروانگان چشم دوختم، که لابلای برگ و پونه‌های بیشه پرپر می‌زدند، و به سنبل کوهی چشم دوختم، و به باد ملایم گوش دادم که لای علف‌ها نفس می‌کشید، و در عجب ماندم که آیا هرگز کسی می‌تواند برای خفتگان خاک آرام به خواب ناآرام بیندیشد؟»

امیلی برونته، بلندی های بادگیر

· ابریشم در نثر

هوشنگ نهصد و هفتادسال پادشاهی راند و دیوان را قهر کرد و آهنگری و درودگری، بافندگی پیشه آورد و انگبین از زنبورو ابریشم از پیله بیرون آورد و جهان به خرمی بگذاشت و به‌نام نیک از جهان بیرون شد.»

o عمر خیام، نوروز نامه

· از شاخسار شمع شرروار می‌یرد// پروانه‌ای که گرد تو یک‌بار می‌پرد»

· صائب تبریزی

• «تعجب نیست گر پروانه در بیرون در سوزد// که شمع کشته روشن در شبستان تو می‌گردد»
• صائب تبریزی
• «خودستایی نیست کار شمع ورنه دست شمع// بهر دامنگیری پروانه ما شد بلند»
• صائب تبریزی

· «به خنده گفت که من شمع جمعم ای سعدی// مرا از آنچه که پروانه خویشتن بکشد»

· سعدی

· «بیاموز تا بد نباشدت روز// چو پروانه مر خویشتن را مسوز»

• «روزی سرت ببوسم و در پایت اوفتم// پروانه را چه حاجت پروانه دخول»
• سعدی
• «شبی یاد دارم که چشمم نخفت// شنیدم که پروانه با شمع گفت»
• سعدی

· ابوشکوربلخی

· «پر پروانه بسوزد با فروزنده چراغ// چون چخیدن با چراغ روشن زهرا کند»

· منوچهری دامغانی

· «چراغ روی ترا شمع گشت پروانه// مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه»

· حافظ

· «خلقی ز پرتو تو چو پروانه سوختند// کس نیست کز حقیقت رویت نشان دهد»

· ظهیر الدین فاریانی

· «دیدی که خون ناحق پروانه شمع را// چندان امان نداد که شب را سحر کند»

· حکیم شفایی

· «رو خبر گنج ز پروانه پرس// حال دل شمع ز پروانه پرس»

· خواجوی کرمانی

· «که در آن روضه چو پروانهٔ شمع// مست جولان شوم انشاالله»

· خاقانی

· «کی شود پروانه از آتش نفور// زانکه او را هست در آتش حضور»

· عطار نیشابوری

· «من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش// چون بفکر سوختن افتاده‌ای مردانه باش»

· مرتضی قلیخان شاملو

· «میان باغ به پروانه بلبلی می گفت// نصیحتـی بشنو تا که رستگار شوی// خدا یکی ومحبت یکی و یار یکی// دو دل مباش که بی‌ارج و اعتبار شوی»

· ناشناس

· «ور چو پروانه دهد دست فراغ بالی// جز بدان عارض شمعی نبود پروازم»

· حافظ

· اشعار در مورد ابریشم

«خواجه در ابریشم و ما در گلیم// عاقبت ای دل همه یک‌سر گلیم»

o اهلی شیرازی، مثنوی سحرحلال